خاطرات شیرین نوروز 1393
برای تو مینویسم ، تمام هستیم برای تو که ٣٢ ماهه شدی میهمان خانه دلمان برای تو که پسرکی ناز وشیطون و دلبر شدی پسرک نازم،سومین بار است که با هم، هم قدم پا به سال جدید می گذاریم تاسالی به خوبی وشیرین تر از سال قبل رقم بزنیم پس مینویسم برات این روزها را تا از یاد نبری خاطرات شیرین کودکیت را پسر گلم مامان روز ٢٨ اسفند رو هم مرخصی گرفت تا به کارهای عقب افتاده ام برسم اما با وجود یه پسرک شیطون به کارهای عقب افتاده ام نرسیدم که هیچ کارهای جدیدی هم برام درست میکردی به همین خاطر ٢شب تا ساعت ٢ بیدار میموندم تا شب به کارهام برسم وروزها با هم شیطنت کنیم روز ٢٩ اسفند هم فقط کارمون بدو بدو بود...